بابُ أَنَّ الْأَرْضَ كُلَّهَا لِلْإِمَامِ عليه السلام (۱۰۵)

از خصوصیات بایسته تذکر در آیات و احادیث مناقب اهل بیت علیهم السلام که ناظر به مقامات و کمالات الهیه آنان می باشد، این است که: در صورت فهم درست و دقیق هر کدام از آنها، می توان تمام مقامات و کمالات آنان را که در بقبه آیات و احادیث بیان شده، از همان یک مورد استنباط و استخراج کرد.

برای نمونه با فهم درست آیه شریفه « انما» ، یا آیه مبارکه «تطهیر»، و یا هرکدام از آیات نورانی «نور» ، « اکمال الدین» ، « مودت» ، « آیه مباهله » و بقیه آیات که تأویل آنها خاص در مورد آنان علیهم السلام است، می توان تمام مقامات و کمالات الهیه نامتناهیه آنان را از هر کدام استنباط و استخراج کرد.

جزیی از دلالت آیه شریفه « انما» که دلالت بر این همانی ولایت الله و ولایت رسول الله و ولایت امیرالمومتین و ولایت ائمه اطهار صلوات الله علیهم اجمعین می کند، این است که؛ پس: آنان مالک ماسوای خود هستند؛ لذا: همگان موظف به اطاعت و رعایت نظر مبارک آنان علیهم السلام در اعمال و افعال و زندگی خود می باشند، که تصرف در ملک غیر بدون رعایت رضایت مالک آن - عقلا و شرعا -  جایز نیست .

لذا: گمان باطلی است اینکه بعض ها گمان می کنند که اگر خمس مالشان را دادند، بقیه آن، از آن آنان است، و با آن به میل خود می توانند هر کار بخواهند انجام دهند؛ در حالیکه آنچه هست از آن ساحت مقدسه امام علیه السلام است؛ لذا: در باقیمانده از آن نیز رعایت امانت و رضایت مبارک ایشان باید رعایت شود.


ح ۱•  کل زمین برای امام سلام الله علیه می باشد ؛ قَالَ: «وَجَدْنَا فِي كِتَابِ عَلِيٍّ عليه السلام: «إِنَّ الْأَرْضَ‏ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»؛(أعراف : ۱۲۸) أَنَا و أَهْلُ بَيْتِيَ‏ الَّذِينَ أَوْرَثَنَا اللَّهُ‏ الْأَرْضَ، و نَحْنُ الْمُتَّقُونَ، وَ الْأَرْضُ كُلُّهَا لَنَا:

در كتاب اميرالمؤمنین عليه السلام (كه از منابع علم امام سلام الله علیه است) ديديم كه: «زمين متعلق به خداست و به هر كس از بندگان خويش بخواهد وا مى‏ گذارد و سرانجام نيك از آن خداداران است» من و خاندانم كسانى هستيم كه خدا زمين را به ما واگذار كرده و مائيم خداداران و همه زمين از آن ماست.

•  امام سلام الله علیه مالک زمین اند و شرایط و حق بهره مندی از زمین را مالک آن تعیین می کند ؛ فَمَنْ أَحْيَا أَرْضاً مِنَ الْمُسْلِمِينَ‏، فَلْيَعْمُرْهَا و لْيُؤَدِّ خَرَاجَهَا إِلَى الْإِمَامِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، و لَهُ مَا أَكَلَ مِنْهَا؛ فَإِنْ تَرَكَهَا أَوْ أَخْرَبَهَا و أَخَذَهَا رَجُلٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ مِنْ بَعْدِهِ فَعَمَرَهَا و أَحْيَاهَا، فَهُوَ أَحَقُّ بِهَا مِنَ الَّذِي تَرَكَهَا، يُؤَدِّي‏ خَرَاجَهَا إِلَى الْإِمَامِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، و لَهُ مَا أَكَلَ مِنْهَا :

هر يك از مسلمانان كه زمينى را زنده كند، بايد آن را آباد دارد و خراجش را به امام از خاندان من بپردازد، و هر چه از آن زمين (استفاده كند) بخورد، حق اوست و اگر زمين را واگذارد و خراب كند و مرد ديگرى از مسلمانان پس از وى، آن را آباد سازد و زنده كند او نسبت به آن زمين از كسى كه آن را واگذاشته سزاوارتر است، و بايد خراجش را به امام از خاندان من بپردازد و هر چه از آن زمين استفاده كند حق اوست‏ .

 

•  امام زمان سلام الله علیه زمین را از دست غاصبان پس خواهند گرفت؛ حَتّى‏ يَظْهَرَ الْقَائِمُ عليه السلام مِنْ أَهْلِ بَيْتِي‏ بِالسَّيْفِ، فَيَحْوِيَهَا و يَمْنَعَهَا و يُخْرِجَهُمْ مِنْهَا، كَمَا حَوَاهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله‏ و مَنَعَهَا :

تا زمانى كه قائم از خاندان من سلام الله علیه با شمشير ظاهر شود، آنگاه او زمين‏ها را تصرف كند و مانع متصرفين شود و آنها را از آنجا اخراج كند -همچنان كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله زمين‏ها را تصرف كردند و مانع متصرفين شدند- .

•  شیعیان به اعتبار ولایتشان و پیرویشان از امام سلام الله علیه مجاز به بهره مندی از زمین می باشند؛  إِلَّا مَا كَانَ فِي أَيْدِي شِيعَتِنَا؛ فَإِنَّهُ يُقَاطِعُهُمْ‏ عَلى‏ مَا فِي أَيْدِيهِمْ‏، و يَتْرُكُ الْأَرْضَ فِي أَيْدِيهِمْ :

مگر زمين هایی كه در دست شيعيان ما باشد كه حضرت قائم عليه السلام نسبت بآنچه دست ايشانست با خود آنها مقاطعه بندد و زمين را در دست ايشان باقى گذارد.

 

ح ۲•  هر آن چه در دنیا می باشد متعلق به خدا و رسول صلی الله علیه و آله و امام سلام الله علیه می باشد و هر کسی بهره می برد باید حق ایشان را ادا کند؛ «الدُّنْيَا و مَا فِيهَا لِلَّهِ- تَبَارَكَ و تَعَالى‏- و لِرَسُولِهِ و لَنَا، فَمَنْ غَلَبَ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ مِنْهَا، فَلْيَتَّقِ اللَّهَ‏، و لْيُؤَدِّ حَقَّ اللَّهِ‏ تَبَارَكَ و تَعَالى‏، و لْيَبَرَّ إِخْوَانَهُ، فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ ذلِكَ، فَاللَّهُ وَ رَسُولُهُ و نَحْنُ بُرَآءُ مِنْهُ‏»:

دنيا و هر آنچه در آن است از آن خدا تبارک و تعالى است و از آن رسول او و از آن ما، هر كه بر چيزى از آن دست يافت؛ پس باید خدادار باشد و حق خدا را بدهد و به برادران خود احسان كند و اگر چنين نكند خدا و رسولش و ما از او بيزاريم.
 
ح ۳•  این که فقط خمس اموال متعلق به امام سلام الله علیه می باشد گمان باطلیست بلکه کل اموال از آن امام است؛ فَقَالَ: «أَ و مَا لَنَا مِنَ الْأَرْضِ و مَا أَخْرَجَ اللَّهُ‏ مِنْهَا إِلَّا الْخُمُسُ؟ يَا أَبَا سَيَّارٍ، إِنَّ الْأَرْضَ كُلَّهَا لَنَا؛ فَمَا أَخْرَجَ اللَّهُ مِنْهَا مِنْ شَيْ‏ءٍ فَهُوَ لَنَا» :

 امام فرمودند: آیا براى ما از زمين و آنچه خدا از آن خارج فرماید جز خمس نمی باشد؟! اى ابا سيار به راستى همه زمين از آن ما است و هر چه خدا از آن خارج فرمایند همه برای ما است.

•  امام سلام الله علیه اجازه تصرف در اموالشان را به محبینشان داده اند؛ فَقُلْتُ لَهُ: و أَنَا أَحْمِلُ إِلَيْكَ الْمَالَ كُلَّهُ. فَقَالَ: «يَا أَبَا سَيَّارٍ، قَدْ طَيَّبْنَاهُ لَكَ‏، و أَحْلَلْنَاكَ‏ مِنْهُ، فَضُمَّ إِلَيْكَ مَالَكَ، و كُلُّ مَا فِي أَيْدِي شِيعَتِنَا مِنَ الْأَرْضِ‏ فَهُمْ فِيهِ مُحَلَّلُونَ‏ حَتّى‏ يَقُومَ قَائِمُنَا عليه السلام، فَيَجْبِيَهُمْ‏ طَسْقَ‏ مَا كَانَ فِي أَيْدِيهِمْ‏، و يَتْرُكَ الْأَرْضَ فِي أَيْدِيهِم:

 من عرض کردم: پس همه آن مال را براى شما مى‏ آورم. فرمودند: اى ابا سيار، ما محققاً آن را برای تو پاک كرديم و بهره مندی تو را از آن حلال نموديم. همين مال خود را با خود برگير، هر آنچه از زمين در دست شيعيان ما است بر آنها حلال است تا قائم ما قيام كند و ماليات آن را از آنها بگيرد و زمين را به دست آنها واگذارد.

•  آن چه دیگران از دنیا مصرف می کنند تحت رضایت امام سلام الله علیه نمی باشد؛ و أَمَّا مَا كَانَ فِي أَيْدِي‏ غَيْرِهِمْ، فَإِنَّ كَسْبَهُمْ مِنَ الْأَرْضِ حَرَامٌ عَلَيْهِمْ حَتّى‏ يَقُومَ قَائِمُنَا، فَيَأْخُذَ الْأَرْضَ مِنْ أَيْدِيهِمْ، و يُخْرِجَهُمْ‏ صَغَرَة:

 ولى آنچه در دست ديگران است هر درآمدی از زمین داشته باشند بر آنها حرام است تا آن كه قائم ما قيام كند و زمين را از دست آنها بگيرد و آنها را خوار و تهى دست از آن اخراج كند.

ح ۴•  هیچ گونه زکاتی بر امام سلام الله علیه نیست؛ قُلْتُ لَهُ: أَ مَا عَلَى الْإِمَامِ زَكَاةٌ؟ فَقَالَ: أَحَلْتَ‏ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ :
عرض کردم: آيا زكات بر امام نيست؟ در پاسخ فرمودند: سخن محالى گفتى اى ابا محمد .

•  هم دنیا و هم آخرت برای امام سلام الله علیه می باشد و هر چه بخواهند انجام می دهند؛ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ الدُّنْيَا و الْآخِرَةَ لِلْإِمَامِ يَضَعُهَا حَيْثُ يَشَاءُ ، و يَدْفَعُهَا إِلى‏ مَنْ يَشَاءُ، جَائِزٌ لَهُ ذلِكَ مِنَ اللَّهِ‏. إِنَّ الْإِمَامَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ، لَايَبِيتُ‏ لَيْلَةً أَبَداً و لِلَّهِ فِي عُنُقِهِ حَقٌّ يَسْأَلُهُ عَنْهُ‏»:

تو نمى دانى كه همه دنيا و آخرت از آن امام است هر جا بخواهند صرف كنند و به هر كه خواهند بدهند، از طرف خدا اين عمل براى او رواست، اى ابا محمد هرگز امام شبى را نگذراند كه براى خدا در گردن او حقى مانده باشد كه خدا از او سئوال کنند.

ح ۸،۵•  هر آن چه آب خورد یا آبیاری شود متعلق به امام سلام الله علیه می باشد؛ ، فَمَا سَقَتْ‏ أَوِ اسْتَقَتْ‏ فَهُوَ لَنَا

•  آن چه برای امام سلام الله علیه می باشد برای عموم شیعیان است و نه عده ای خاص؛ و مَا كَانَ لَنَا فَهُوَ لِشِيعَتِنَا
•  وسعتی بی نظیر برای متولیان ولایت امام سلام الله علیه مقدر شده است؛ و إِنَّ و لِيَّنَا لَفِي أَوْسَعَ مِمَّا بَيْنَ ذِهْ‏ إِلى‏ ذِهْ‏ يَعْنِي بَيْنَ السَّمَاءِ و الْأَرْضِ ثُمَّ تَلَا هذِهِ الْآيَةَ: « «قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا»:

ولىّ ما در گشايشى است فراختر از ميان اين و آن- يعنى زمين و آسمان- سپس اين آيه را تلاوت فرمودند: «بگو اين چيزها در زندگى دنيا متعلق به كسانى است كه ايمان آورده اند.

ح ۶•  اصالت در مالکیت و  ملکیت در نظام آفرینش برای رسول الله صلی الله علیه وآله می باشد؛ «إِنَّ الدُّنْيَا و مَا عَلَيْهَا لِرَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله».

ح ۷•  مالکیت و ملکیت ائمه سلام الله علیهم عین مالکیت و ملکیت رسول الله صلی الله علیه وآله می باشد؛ چرا که: هر دو از یکدیگرند و آنان علیهم السلام خلیفه معظم له؛ و مَا كَانَ لِرَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله، فَهُوَ لِلْأَئِمَّةِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عليهم السلام‏.

نکته بسیار مهم و بایسته تذکر اینکه:
خلقت با خلق اول که نور هستی بلاتعین حبیب علی الاطلاق خدای متعال که محمد مصطفی صلی الله علیه و آله است، شروع شده ،در حالیکه آن حضرت حقیقتا و واقعا مالک آن شده اند؛ سپس به تعبیر معظم له« خلق منه کل خیر»؛ هر
خیری از همان خلق می شود ؛ به این ترتیب که ذرات و جلواتی از آن وجود و هستی هر خیری شده و می شوند .

قابل توجه اینکه : این موجودیت به تملیک ، تحقق و تعین پیدا می کند ؛ و این تملیک حقیقی و واقعی است، نه اعتباری و صوری - برخلاف باور مکاتب بشری  ، که از آن بزرگترین مفاسد معرفتی و اعتقادی سرچشمه می گیرد.
و دیگر اینکه : این تملیک با حفظ املکیت مالک آن اتفاق می افتد. و معنا و سبب حضور ولایی وجود مبارک ولی الله در سراسر خلقت و تسلط علم و قدرت او بر آن همین است .
و باز دیگر اینکه : سبب مکلف بودن بنده ،مالک بودن واقعی او ، این گوهر نورانی نایاب حیات و دانایی و توانایی را است.
و بار دیگر، دیگر اینکه: آن امانت الهی سپرده شده به بنده ، این است، و پند یگانه الهی ، و تعهد الهی یکتای بنده ، حفظ و مراقبت  از این گوهر یکدانه ، و مراعات آنست . و دین الهی ،آئین همین امر است.
وبالاخره شاهراه تربیت الهی در عبودیت او و حاصل طی آن « تقوا» ی حق تعالی است: « خداداری» ، که حکم اول آن توجه و تذکر به حضور ولایی حق تعالی است ، و حکم دوم آن تملیک مالکیت و خودرا مملوک آن مالک المالک و خلیفه و ولی او دانستن ؛ و ترحما و تفضلا یافتن معنای « من کان لله کان الله له» و « من اتق الله وقاه » ؛ که همه این احکام و معانی و مقاصد در آیه شریفه« إن اکرمکم عند الله اتقاکم ان الله علیم خبیر ؛ حجرات :۱۳ » جمع می باشد، که بیان رسای آن این است: بخشنده ترین شما (خود و داشته هایش را به خدا) ، خدا دارترین شماست ( چرا که من کان لله ،کان الله له )؛ و معنی روشن کاربردی آن که خدایی شدن است؛ این است : با امام زمان علیه السلام و برای امام زمان علیه السلام بودن و زندگی کردن.

 

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید