تیمم بر خاک راه کاظمین (بخش دوم)؛
در تتمیم و تکمیل معانی نورانی مذکور در این باب

به عنوان مقدمه عرض می شود:
از مواردی که در سیره امامانی که بشدت در حصر شدید دشمن، و گرفتار قلت یاران راستین؛ یارانی که دارای حق معرفت ایشان و وقف ساحت مقدسه معظم له باشند ، بودند( حضرات موسی بن جعفر و جواد الائمه و بعد از ایشان تا به الان - علیهم السلام -)، جلب توجه می کند: به اقتضای موقعیت، کم گفتن ،برای مصون ماندن؛ ولی به اقتضای شأن، پر گفتن، برای ابلاغ و تبیین دین و هدایت مردمان است؛ طوری که کفایت از بیش گفتن، کند.

حال شواهدی از آن کم های زیاد: از جلوه های رحمت واسعه الهیه حضرت جواد الائمه علیه السلام:

نكته ای نادر در منزلت حضرت جوادالائمّه عليه السّلام
وجود مبارک حضرت صدّيقه ی كبریٰ سلام الله عليها با حفظ اولويّت رسول اكرم و اميرالمؤمنين صلوات الله عليهماوآلهما بر ايشان، و استقلال معظّمٌ لها در مواردى از آنان، بر ساير ائمّه عليهم السّلام حجّيّت دارند؛ حجّة اللّٰه على الحجج هستند. و از شئونات اين مقام، تعيين وظايف هر كدام از آنان عليهم السّلام است.
 رفع حوایج دنيوى مردم از طرف آن حضرت به عهده ی وجود مبارک حضرت جواد الائمّه كه كوچک ترين اولاد ايشانند، گذاشته شده است، كه اين امر؛ يعنى: سرعت و سهولت در برآورده شـدن حاجات دنيوى در ساحت مقدّسه ی ايشان، که براى خيلى ها تجربه شده است.
 امّا در فرازهاى ابتدايى زيارتى از ايشان، عبارتى است كه ناظر بر اعمّ از اين امر است، عبارتى كه در زيارت هيچ كدام از حضرات معصومين عليهم السّلام وارد نشده است.
 و ناظر بـر اين معناست؛ فرمايش نـورانى امام رضا عليه السّلام در ولادت ايشان كه فرمودند:
«هٰذَا الْمَوْلُودُ الَّذي لَمْ یُولَدْ مُوْلُودٌ اَعْظَمُ بَـرَکَةً عَلیٰ شیعَتِنا مِنْهُ» ؛ ( کافي۲: ۶۷) ؛
در اسلام مولودى بابركت تر از ايشان به دنيا نيامده است.
و هم چنين است صفت "جواد" براى ايشان؛ چرا كه "كريم" كسى است كه درخواست كننده را رد نمى كند، و"جواد" كسى است كه درخواست نكرده، مى بخشد:
«اَلسَّلامُ عَلىَ البابِ الأقصَد، وَ الطَّريقِ الأرشَد...»؛(مفاتيح الجنان: اوايل ملحقات دوم).
سلام بر نزديک ترين در به مقصود، و بالنده ترين راه به كمال...
سپس جلوه هايى از كمال حضرتش گفته مى شود؛ زيارت نامه اى كوتاه كه از شدّت رسايىِ معنا در رثاىِ جواد الائمّه، دل به حسرت دچار مى شود كه از توجّه و توسّل به آن حضرت، چرا اين همه غافل بوده است.

 

پرده برداشتن از راز خلقت وحقيقت آن:

 مسلّم عقلى است كـه از هر واقعـه اى فـقط دو نفر مى توانند گزارش درست بدهند: خالق واقعه، و شاهد واقعه. و چنين است كه از واقعه ی خلقت فقط خداى متعال مى تواند خبر دهد، و اهل بيت عليهم السّلام كه خلقت در مشهد آنان عليهم السّلام اتّـفاق افتاده است.
(وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُود) ؛ (بروج : ۳).

امام جواد عليه السّلام فرمودند:
 «...إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وتَعَالىٰ لَمْ يَزَلْ مُتَفَرِّداً بِوَحْدَانِيَّتِهِ، ثُمَّ خَلَقَ مُحَمَّداً وعَلِيّاً وفَاطِمَةَ، فَمَكَثُوا أَلْفَ دَهْرٍ، ثُمَّ خَلَقَ جَمِيعَ الْأَشْيَاءِ،فَأَشْهَدَهُمْ خَلْقَهَا،و أَجْرى‏ طَاعَتَهُمْ عَلَيْهَا، وَ فَوَّضَ أُمُورَهَا إِلَيْهِمْ، فَهُمْ يُحِلُّونَ مَا يَشَاؤُونَ، و يُحَرِّمُونَ مَا يَشَاؤُونَ، و لَنْ يَشَاؤُوا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللهُ تَبَارَكَ وتَعَالىٰ.‏» ؛(کافي۲: ۴۳۹) ؛
به درستی که خدای تبارك وتعالی همواره در یگانگی اش یکتا بود، سپس محمّد و علی و فاطمه را آفرید صلوات الله علیهم و هزار روز درنگ فرمودند، سپس همه ی چیزها را خلق نمود و آنان را گواهِ آفرینشِ همه ی چیزها قرار داد و فرمانبری آنان را بر همه چیز لازم فرمود و امور آن ها را به آنان واگذار فرمود، پس آنانند که حلال کنند آن چه را خواهند و حرام کنند هرچه را بخواهند و هرگز نخواهند چیزی را مگر آن که خدای تبارك وتعالی بخواهد.
 
جان كلام در معيار توحيد و شرک:

اقتضاى شأن خداى خالق، مطاع بودن، و اقتضاى شأن بنده و مخلوق، مطيع بودن است؛ پس: معيار در توحيد و شرک، اطاعت از خداى متعال است.
پس: اطاعت از هر كسى كه او امر به اطاعتش فرموده، توحيد، واز كسى كه او نهى از اطاعتش فرموده، شرک وشريک قراردادن براى اوست. تا جايی كه گوش دل سپردن به هر گوينده اى، عبادت اوست.
امام جواد عليه السّلام فرمودند:
«مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللهِ فَقَدْ عَبَدَ اللهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسَانِ إِبْلِيسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِيسَ.» ؛(عیون اخبار الرّضا عليه السّلام ۱ : ۳۰۴)؛
هر که گوش دل به گوینده ای سپارد، عبادت او را کرده است؛ پس اگر آن گوينـده از طرف خداى متعال، و از او مى گفت، شنونده خداى را عبادت كرده، و اگر از شيطان بود، شيطان را عبادت كرده است.
 
بيان شاه كليد سعادت وكمال؛ تـقوا :

وجود مبارک امامانی از اهل بيت عليهم السّلام،که تمام و يا بيشتر عمرِ شريفشان، در تنگناىِ حصر دشمن گذشته است؛ حضرات معصومين: حضرت موسى بن جعفر، حضرت جواد الائمّه، حضرت امام هادی، حضرت امام حسن عسكری عليهم السّلام، به دليل تنگیِ مجال و فرصتِ كم؛ كه اقتضاى موقعيّتشان بوده، تعداد احاديثى كه از آنان شرف صدور پـيدا كرده، اندک و در عـوض، پُـر و فشـرده معنا مى باشند؛ مانند: زيارت جامعه كبيره و زيارت غديريّه ی اميرالمؤمنين عليه السّلام كه از ناحيه ی مقدّسه ی امام هادی عليه السّلام شرف صدور يافته وجامع ترين بيان در مورد امامت و ولايت اهل بيت عليهم السّلام و اميرالمـؤمنين عليه السّلام مى باشد.

 

از جمله ی آن فرمايشات، حديثى از وجود مبارک امام جواد عليه السّلام است، كه پرده از حقيقتِ شگفت انگيز و والاى زندگى براى اهل بيت عليهم السّلام برمى دارد؛حقیقتِ تـقوا (پاسداری کردن)
و آیه ی شریفه ی:
(إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ) ؛(حجرات: ۱۳)؛
به درستی که بخشنده ترین شما نزدِ خدای متعال، خدادارترینِ شماست.
و در خانه اگر كس است، يک حرف بس است:

از امام حسن عسكری عليه السّلام نقل شده كه ايشان فرمودند:
«... قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عليه السّلام، حِينَ قَالَ رَجُلٌ بِحَضْرَتِهِ:
إِنِّي لَأُحِبُّ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً علیهماوآلهماالصَّلاةوالسَّلام حَتَّى لَوْ قُطِعْتُ إِرْباً إِرْباً، أَوْ قُرِضْتُ لَمْ أَزُلْ عَنْهُ.

قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عليه السّلام:
لَاجَرَمَ أَنَّ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاًعلیهماالصَّلاةوالسَّلام يُعْطِيَانِكَ مِنْ أَنْفُسِهِمَا مَا تُعْطِيهِمَا أَنْتَ‏ مِنْ نَفْسِكَ، إِنَّهُمَا لَيَسْتَدْعِيَانِ لَكَ فِي يَوْمِ فَصْلِ الْقَضَاءِ مَا لَا يَفِي مَا بَذَلْتَهُ لَهُمَا بِجُزْءٍ مِنْ مِائَةِ أَلْفِ أَلْفِ جُزْءٍ مِنْ ذَلِك‏.»؛ (بحارالأنوار٣٦ : ١٠، از تفسیر امام حسن عسکری علیه السّلام)؛

كسى در محضر امام جواد عليه السّلام عرض كرد:
من، محمّد و علی عليهماوآلهماالصّلاةوالسّلام را به قدرى دوست دارم كه اگر گوش تا گوش، گردنم را ببُرند و تكّه تكّه ام بكنند، از آن (محبّت) برنمى گردم.
آن حضرت فرمودند:
پس در اين صورت، آنان نيز به تو، آن چيزى را از خودشان خواهند داد، كه تو از خودت به آنان دادى؛ (يعنى: تو اگر جان خودت را در سخت ترين شرايط به آنان دادى، آنان نيز جانِ مبارک خود را در عالی ترين درجه از بخشش، به تو خواهند داد؛ امّا اين كجا و آن كجا؟! و گذشته از آن) در روز قيامت در حقّ تو چيزى درخواست خواهند كرد، كه آن چه تو به آنان داده اى، يک از میليون آن باشد.
حال، یا جواد الائمّه!
کمکمان کن!
کمکمان کن!
کمکمان کن!
صَلَوات الله عَلَيْكَ وَ عَلىٰ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرين

 امام جواد عليه السّلام در حرم امام رضا عليه السّلام:

بسيارى از حاجتمندان در پشت پنجره هاى فولاد حاجت خود را از امام رضا عليه السّلام گرفته اند، خصوصاً  اگر وجود مبارک امام جواد عليه السّلام را  شفيع خود در محضر پدر عاليجاه او؛وجود مبارک امام رضا عليه السّلام قرار داده باشند؛ سرّ اين واقعه اين است: پنجره هاى فولاد در حرم امام رضا عليه السّلام از آنِ امام جواد عليه السّلام هستند.

 زیارت عالیة المضامین جواد الائمّه صلوات الله علیه :

السَّلامُ عَلَى البابِ الأقْصَدِ وَ الطَّرِيقِ الأرْشَدِ وَالعالِمِ المُؤَيَّدِ يَنْبُوعِ الحِكَمِ وَمِصْباحِ الظُّلَمِ سَيِّدِ العَرَبِ وَ العَجَمِ الهادِي إِلَى الرَّشادِ المُوَفَّقِ بِالتَّأْييدِ وَ السَّدادِ، مَوْلايَ أَبِي جَعَفٍر مُحَمَّدٍ بْنِ عَلِيٍّ الجَوادِ.
أَشْهَدُ يا وَلِيَّ الله أَنَّكَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكاةَ وَ أَمَرْتَ بِالمَعْرُوفِ وَنَهَيْتَ عَنِ المُنْكَرِ وَ جاهَدْتَ فِي سَبِيلِ الله حَقَّ جِهادِهِ وَ عَبَدْتَ الله مُخْلِصاً حَتّى أَتاكَ اليَّقِينُ فَعِشْتَ سَعِيداً وَمَضَيْتَ شَهِيداً؛ يالَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً وَرَحْمَةُ الله وَبَرَكاتُهُ.

 

اکسیر ولایت امام جواد علیه السلام، و نتیجه نادره آن:

داشتن تقوای هر کدام از اهل بیت علیهم السلام، و با هر کدام بسر برده و زندگی کردن، و همراه بوده و مجالس شدن، بجز نتایج کلی تقوا و پاسداری از آنان علیهم السلام، نتایج خاص مربوط بهر کدام را نیز دارد، و اینک بمناسبت باب حاضر در باره امام جواد علیه السلام عرض می شود:

از  امیرالمومنین سلام الله علیه نقل شده که فرمودند:
من احب ان یلقی الله و قد رفعت درجاته و بدلت سییاته حسنات فلیتول محمدا الجواد سلام الله علیه؛( فضائل ابن شاذان: ۱۶۶ )؛

هرکس دوست دارد خدا را ملاقات کند در حالیکه مقام و مرتبه اش بلند گشته و گناهانش به حسنات تبدیل شده، بایستی  تولیت جواد الائمه سلام الله علیهم اجمعین را قبول کند ؛
 یعنی: از حضور ایشان در خود و محیط بر خود مراقبت و مواظبت کرده و او و میل او را بر خود و میل خود مقدم دارد.

و نکته بسیار مهم و قابل توجه اینکه،بر خلاف تصور عده ای، تبدیل سیئات به حسنات بخشوده شدن آنها نیست؛ بلکه تبدیل شدن همان گناهان و زشتیها به ثواب ها و زیبایی ها است.

و این به این معنی است که وجود مبارک ایشان در مثل نه چون کیمیا که مانند اکسیر می باشند که بمحض ملاقات با فلز آن را طلا می کند؛ لذا: در توجه به حضور احاطی معظم له نسبت به خود، مس وجود و اعمال منسوب به خود، طلا می شوند؛ الحمد لله کما هو اهله و مستحقه.

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید