ح ۱. سختی دینداری در دوران غیبت امام زمان سلام الله علیه؛ الْمُتَمَسِّكُ‏ فِيهَا بِدِينِهِ‏ كَالْخَارِطِ لِلْقَتَاد :هر كه در آن زمان دينش را نگه دارد مانند كسى است كه خار قتاد (درخت پر از تیغ های محکم ) را در جهت عکس سمت تیغ ها با دست بتراشد؛ (که از آثار غیبت کم رنگ شدن معرفت نا خواسته به ایشان و معارف و معالم دین می باشد).

•  خدا داری؛ پاسداری از خدای متعال (تقوا) راه تضمینی دینداری است؛ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ‏ عَبْد وَ لْيَتَمَسَّكْ بِدِينِه‏  : پس هر بنده‏ اى بايد پاسدار خدا باشد، و به دين خود چنگ رده ؛ خود را با آن آغشته سازد.

ح ۲. تمام تلاش شیاطین در غیبت امام زمان سلام الله علیه زایل کردن دین مردم است؛ فَاللَّهَ‏ اللَّهَ فِي أَدْيَانِكُمْ‏، لَايُزِيلُكُمْ‏ عَنْهَا أَحَدٌ : مبادا كسى شما را از دينتان جدا كند و در آن شما را بلغزاند.

ح۵،۲. غیبت امتحان الهی است که اکثر مردم در آن مردود می شوند؛ إِنَّهُ لَابُدَّ لِصَاحِبِ هذَا الْأَمْرِ مِنْ غَيْبَة حَتّى‏ يَرْجِعَ عَنْ هذَا الْأَمْرِ مَنْ كَانَ يَقُولُ بِهِ، إِنَّمَا هِيَ مِحْنَةٌ مِنَ اللَّهِ- عَزَّ و جَل‏ :  به ناچار صاحب این امر را غيبتى است كه معتقدين به امامت او هم از آن برگردند، همانا امر غيبت آزمايش و امتحانی است از جانب خداى عز و جل‏ (که او انرا برای بنده گان خود و شیعیان پسندیده تا سره از ناسره جدا، و منزلت در خور هرکدام به آنان داده شود ).

ح ۱۱،۳. افشای اسرار دین به خصوص در دوران غیبت بسیار مذموم است؛ إِيَّاكُمْ و التَّنْوِيه: بپرهيزيد از فاش كردن اسرار مذهب‏؛ (از این که معارف و معانی عمیق آنرا به نا اهلان بگوئید) .

•  نجات در دوران غیبت  برای کسی واقع می شود که به عهد الهی خود (که التزام به امام زمان علیه السلام است) پای بند بوده و خدای متعال نیز ایمان را بر دلش نگاشته و فرشته ای را بر او ،برای کمک گماشته است؛ فَلَا يَنْجُو إِلَّا مَنْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَهُ‏، و كَتَبَ فِي قَلْبِهِ الْإِيمَانَ‏، و أَيَّدَهُ بِرُوحٍ مِنْه

•  امر الهی هیچ گاه مبهم و ناپیدا نیست؛ «وَ اللَّهِ، لَأَمْرُنَا أَبْيَنُ مِنْ هذِهِ‏ الشَّمْسِ» :بخدا سوگند که امر (امامت و ولایت) ما از اين آفتاب روشنتر است .

ح ۴.  خداوند نشانه هایی از حجتش سلام الله علیه را در انبیاء قرار داده است؛ إِنَّ فِي صَاحِبِ هذَا الْأَمْرِ شَبَهاً مِنْ يُوسُفَ عليه السلام‏؛ (تا گذشتگان از انبیاء عظام نیز از خصوصیات آن حضرت بهره مند بوده ، و به دلیل مسبوق به سابقه بودن ، فهم و پذیرش آنها برای مردمان آسان باشد).

•  امام زمان سلام الله علیه در میان مردمان زندگی می کنند ولی کسی ایشان را نمی شناسد؛ أن يَمْشِيَ‏ فِي أَسْوَاقِهِمْ و يَطَأَ بُسُطَهُمْ‏، حَتّى‏ يَأْذَنَ اللَّهُ فِي ذلِكَ لَهُ‏ : بطورى كه او در بازارهاى ايشان راه رود و پا روى فرش آنها گذارد (با وجود اين او را نشناسند) تا خدا درباره آن (آشکار شدن) به ایشان  اجازه دهد.

ح۵. « دعا» در نظام الهی سبب ارتقاء در بندگی از طرفی، و وسیله حل مشکل و برگردانده بلا و برآورده شدن حاجت از طرفی دیگر است؛ لذا: تقید به دعا عمل پسندیده در دوران غیبت امام زمان سلام الله علیه می باشد؛ إِذَا أَدْرَكْتَ ذلِكَ‏ الزَّمَانَ، فَادْعُ بِهذَا الدُّعَاء.

•  معرفت خداوند اگر به خود خداوند نباشد آثار سوء دارد؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّك‏: زيرا اگر تو خودت را بمن نشناسانى، من رسولت را نخواهم شناخت.

•  معرفت نبی هم باید بالله رخ دهد تا شناختی درست بوده و بتواند شناخت حجت را درپی داشته باشد: اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَك‏.

•   نتیجه نشناختن درست و الهی حجت، گمگشتگی و حیرانی در دین خواهد بود؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏ .

ح ۷. در افعال خدای متعال که صادره از مقام نورانی مشیت اوست، و در  مراحل مختلف آن؛ از ابتدا تا انتها،  اهداف و حکمت های مختلف است؛ يَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ؛ فَإِنَّ لَهُ بَدَاءَاتٍ‏ و إِرَادَاتٍ‏، و غَايَاتٍ‏ و نِهَايَاتٍ‏ .

ح ۸. حضور مبارک ولی الله، در هر عالمی مسانخ و متناسب با آن عالم بوده، و سبب دایر بودن و دوام داشتن آن عالم می باشد؛
و همچنین است در این عالم، که وجود مقدس ایشان هم سبب آفرینش آن، و هم سبب دوام و امان آن و هم سبب ارتزاق در آن و هدایت در آن است.
و لازمه دوام این برکات، مانند ستارگان، بودن جانشینی در حجج الهیه و در سلسه امامان می باشد؛ إِنَّمَا نَحْنُ كَنُجُومِ السَّمَاءِ، كُلَّمَا غَابَ نَجْمٌ طَلَعَ نَجْم‏: ما ائمه مانند اختران آسمانيم كه هرگاه اخترى غروب كند، اختر ديگرى طالع شود؛ (هر گاه امامى درگذرد، امامى ديگر جانشينش شود).

ح ۱۳.  غایب و پنهان بودن امام سلام الله علیه موجب پنهان بودن مردم و احوال و امور آنان از ایشان نمی شود؛ که وجود مبارک امام علیه السلام همان حقیقت گسترده علم فعلی الهی در آفرینش و شاهد بر خلایقند (همانطور که در قرآن و روایات و زیارات از آن یاد شده)؛ إِنْ غَابَ‏ عَنِ النَّاسِ شَخْصُهُمْ‏ فِي حَالِ هُدْنَتِهِمْ‏ ، فَلَمْ يَغِبْ عَنْهُم‏ قَدِيمُ مَبْثُوثِ‏ عِلْمِهِم‏ : اگر در زمان آرامش، پيكر و شخص آن حجج از مردم نهان باشند، دانش ديرين و پایدار ايشان از مردم نهان نيست (و حضور ولایی بر آنان دارد).

•  (به دلیل حضور، چه در غیبت و چه در ظهور) قلب مؤمن بستر تعالیم امام سلام الله علیه است؛ و آدَابُهُمْ‏ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ مُثْبَتَةٌ، فَهُمْ بِهَا عَامِلُونَ‏ : و آدابشان در دلهاى مؤمنين پا برجاست و طبق آن عمل كنند.

•  اگر حامل علم عامل به آن نباشد،علم از بین میرود؛ «فِيمَنْ هذَا؟ و لِهذَا يَأْرِزُ الْعِلْمُ إِذَا لَمْ يُوجَدْ لَهُ حَمَلَةٌ يَحْفَظُونَه‏  : ولى اين (عمل بآداب ايشان) در چه كسانی است (چقدر عده آنها كم است) از اين جهت است كه بساط علم برچيده شود، زمانى كه عالمانی نباشند كه علم را محافظت کنند؛ ( که بقا و دوام علم با عمل به آنست) .

•  علم و حجت الهی رابطه مستقیم دارند؛ لَأَعْلَمُ أَنَّ الْعِلْمَ لَايَأْرِزُ كُلُّهُ‏، و لَايَنْقَطِعُ مَوَادُّهُ، و إِنَّكَ لَاتُخْلِي‏  أَرْضَكَ مِنْ حُجَّةٍ لَكَ عَلى‏ خَلْقِكَ : (خدایا )من ميدانم كه همه بساط علم برچيده نمي شود و ریشه هايش قطع نمی شود، و تو زمينت را از حجتى براى خلقت خالى نمي گذارى‏.

•  اولیاء خداوند شمارشان کم است ولی جایگاه و ارزش آنان نزد خداوند عظیم است؛ أُولئِكَ‏ الْأَقَلُّونَ عَدَداً، الْأَعْظَمُونَ‏ عِنْدَ اللَّهِ قَدْرا؛
چرا که: آنان عامل بولایت الله هستند ؛ لذا: فعلشان فعل الله است. و اگر قدر هر فاعلی به چند و چون فعلش باشد، قدر آنرا که فعلش، فعل الله است، فقط خود الله جل جلاله می داند.

ح ۱۴. « آب» در زندگی طبیعی هم مایه حیات است، هم مایه رشد و نشاط. وجود مبارک امام سلام الله علیه هم در زندگی انسانی، همچون آب در زندگی طبیعی است .او به تعبیر خدای متعال آب گوارای نظام آفرینش است؛ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ و جَلَّ: «قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ‏» قَالَ: إِذَا غَابَ عَنْكُمْ إِمَامُكُمْ، فَمَنْ‏ يَأْتِيكُمْ بِإِمَامٍ‏ جَدِيد : «بگو بمن بگوئيد اگر آب شما به زمين فرو رود چه كسى براى شما آب روان می ‏آورد» فرمود: زمانى كه امام شما غايب شود، كيست (غير خدا) كه براى شما امام نوئى آورد؟

ح ۱۷. ظاهر وقایع ملاک خیر و شر نیستند؛ بلکه: ملاک سنجش در پیش آمدها و اتفاقات، آخر امر و نتبجه آن می باشد؛ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، مَا عِنْدَ ذلِكَ‏  مِنْ خَيْرٍ؟ فَقَالَ لِي: «الْخَيْرُ كُلُّهُ‏ عِنْدَ ذلِكَ» ثَلَاثا : عرضكردم: قربانت گردم، در چنان وضعى خيرى نيست؟ حضرت سه مرتبه فرموند: تمام خير در آن وضع است .

ح ۱۹. جایگاه موالیان و شیعیان در ارتباط با ولی الله سلام الله علیه یکسان نیستند؛ لَايَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلَّا خَاصَّةُ شِيعَتِهِ‏، و الْأُخْرى‏ لَايَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلَّا خَاصَّةُ مَوَالِيه : در غيبت اول جز شيعيان مخصوص از جاى آن حضرت خبر ندارند، و در غيبت ديگر جز غلامان مخصوصش از جاى او خبر ندارند .
طوبی لهم و حسن مآب

ح ۲۸. تولی (دوستی کردن) و تبری (دوری کردن) آینه چند و چون شخصیت انسان در جمیع جهات از نظر سلایق و عقاید است. لذا باید ها و نباید ها در رفتار شناسی شیعه، در ایام غیبت اولا و اصلا ناظر به این امر است؛ قَالَ: «فَأَحبَّ مَنْ كُنْتَ تُحِبُ‏ ، و أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ‏ حَتّى‏ يُظْهِرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَل‏: فرمود: آنكه را بايد دوست داشته باشى دوست بدار، و آنكه را بايد دشمن بدارى دشمن بدار؛ تا خداى عز و جل او را ظاهر فرماید.

ح ۳۱. جایی که بودن مومنی در میان مردم سبب برکت برای  آنان است؛ پس: دور بودن امام علیه السلام  از مردمان چه نکبتی برای آنان می تواند باشد!؟ ؛ «إِذَا غَضِبَ اللَّهُ‏- تَبَارَكَ و تَعَالى‏ عَلى‏ خَلْقِهِ‏، نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِمْ‏» : زمانى كه خداى تبارك و تعالى بر خلقش خشم كند، ما را از مجاورت آنها دور كند.

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید