ح ۲. اظهار حقانیت امیرالمؤمنین سلام الله علیه در بحبوحه جنگ برای اهل تردید؛ چرا که: زندگی و هر اتفاق دیگر در آن از جمله جنگ از دیدگاه ایشان برای هدایت و تربیت مردمان است نه استعلا و استکبار و کشتار آنان؛ فَقَالَ عَلِيٌّ عليه السلام: «هذِهِ لَكَ آيَةٌ».

ح ۳.  از نشانه های ولایت ولی الله و امامت او آنکه همه چیز حتی سنگ ریزه مطیع ایشان هستند؛ إِذَا ادَّعى‏ مُدَّعٍ‏ الْإِمَامَةَ، فَقَدَرَ أَنْ يَطْبَعَ كَمَا رَأَيْتِ، فَاعْلَمِي أَنَّهُ إِمَامٌ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ؛ هر گاه كسى ادعاى امامت كرد و توانست چنان كه ديدى (با فشردن خاتم انگشتری بر سنگریزه) آن را هم  مثل ان كند، بدان كه او اماميست كه اطاعتش واجب است.

•  و نشانه های دیگر ولایت الهیه امام سلام الله علیه آنکه هر چه بخواهند برایشان آشکار می شود؛ و الْإِمَامُ لَايَعْزُبُ‏ عَنْهُ شَيْ‏ءٌ يُرِيدُه‏؛ نيز امام هر چه را بخواهد، از او پنهان نگردد.

ح ۵. ادعای دروغین امامت، مانند ادعای دروغین نبوت، بلای بزرگ و خانمان سوزی است؛ فَقَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه السلام: يَا عَمِّ، اتَّقِ اللَّهَ، و لَاتَدَّعِ مَا لَيْسَ لَكَ بِحَق ؛ امام زین العابدین عليه السلام به او فرمودند: اى عمو خدای را مراقب باش، و چيزى را كه حق تو نیست، ادعا مكن.

•  امامت و وصایت ویژگی منحصر به فرد فرزندان و زادگان معصوم از امام حسین سلام الله علیه است؛ إِنَّ اللَّهَ- عَزَّ و جَلَّ- جَعَلَ الْوَصِيَّةَ و الْإِمَامَةَ فِي عَقِبِ‏ الْحُسَيْنِ عليه السلام‏

•  ‏تکوین و تشریع شاهدان امامت امام بر حق اند؛ قَالَ: «فَتَحَرَّكَ الْحَجَرُ حَتّى‏ كَادَ أَنْ يَزُولَ عَنْ مَوْضِعِهِ‏، ثُمَّ أَنْطَقَهُ اللَّهُ- عَزَّ و جَلَّ- بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ‏، فَقَالَ: اللَّهُمَ‏ إِنَّ الْوَصِيَّةَ و الْإِمَامَةَ بَعْدَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عليهما السلام إِلى‏ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ و ابْنِ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله؛ حجرالاسود جنبشى كرد كه نزديك بود از جاى خود كنده شود، سپس خداى عز و جل او را به سخن آورد و به زبان عربى فصيح گفت: بار خدايا همانا وصيت و امامت بعد از حسين بن على عليهما السلام به على بن حسين بن على بن ابى طالب پسر فاطمه دختر رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله رسيده است‏.

ح ۶.  از عوامل اصلی و اولی در غصب خلافت، حسادت غاصبین بود - همچنانکه خدای متعال در قران مجید هم می فرمایند؛ «أم یحسدون الناس علی ما اتاهم الله من فضله فقد آتینا آل ابراهیم الکتاب و الحکمة و آتیناهم ملکا عظیما؛ نساء: ۵۴» ؛ که حسادت موجب تباهی خود و دیگران است؛ فَقُلْتُ: إِنَّ الْقَوْمَ إِنَّمَا مَنَعَهُمْ مِنْ إِرْشَادِي إِلَيْهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ الْحَسَد؛ پس فرمودند: عامل اول و اصلی آن گروه در جلوگیری کردن من در هدایت، حسد بود.

ح ۸. وقتی که حقیقت علم نزد وجود مبارک اهل بیت علیهم السلام باشد؛ پس: علم و معرفت حقیقی را در کلام و حدیث انان باید جست؛ قَالَ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، و مَا الْمَعْرِفَةُ؟ قَالَ : «اذْهَبْ فَتَفَقَّهْ، و اطْلُبِ الْحَدِيثَ»

ح ۹. امام سلام الله علیه نامه نانوشته و سخن ناگفته را می داند؛ أَنَا أُخْبِرُكَ قَبْلَ أَنْ تَسْأَلَنِي .
پس مواظب باشیم؛ مراقب باشیم،که چنین امامی مواظب و مراقب ماست، که کلام ناگفته ما را پیش از گفتن، و عمل ناکرده ما را پیش انجام می داند.

•  امام سلام الله علیه  بر همه اشیاء ولایت دارند؛ فَكَانَ‏ فِي يَدِهِ عَصًا، فَنَطَقَتْ، و قَالَتْ: إِنَ‏ مَوْلَايَ إِمَامُ هذَا الزَّمَانِ، و هُوَ الْحُجَّة ؛ در دست حضرت عصائى بود كه به سخن درآمد و گفت: همانا مولاى من. امام اين زمانست و او همان حجت خداست.

ح ۱۰. از برکت اعتقاد به اهل بیت علیهم السلام آنکه صبر بر بلا و مریضی برای شیعیان اجر دارد ؛ إِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنْ شِيعَتِنَا يُبْتَلى‏ بِبَلِيَّةٍ أَوْ يَشْتَكِي‏ ، فَيَصْبِرُ عَلى‏ ذلِكَ، إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيد

ح ۱۶.  اطاعت از یک امام سلام الله علیه در هر زمان واجب است ولی مودت نسبت به همه امامان سلام الله علیهم در همه زمان ها بر همگان واجب می باشد؛ و الطَّاعَةُ لِوَاحِدٍ مِنَّا ، و الْمَوَدَّةُ لِلْجَمِيعِ ؛

•  امر الهی در امامان به صورت متصل جریان دارد؛ یعنی : آنچه در آنان جریان دارد امر الهی است. امور جاری آنان علیهم السلام نه نفسی و شخصی است و نه مقطعی ؛ و أَمْرُ اللَّهِ‏ يَجْرِي لِأَوْلِيَائِهِ‏  بِحُكْمٍ مَوْصُول‏.

•  نااستواران  در دین ، اضطراب و نگرانی ایجاد می کنند؛ فَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ‏ الَّذِينَ لَايُوقِنُونَ‏( اخرین ایه سوره روم)؛ مبادا كسانى كه ايمان استواری ندارند، موجب نگرانی تو  گردند.

• امور و مقدرات و احکام الهی محکم و مشخص و زمان دقیق خودش را دارد؛ و قَضَاءٍ مَفْصُولٍ‏ ، و حَتْمٍ مَقْضِيٍ‏، و قَدَرٍ مَقْدُورٍ، وَ أَجَلٍ مُسَمًّى لِوَقْتٍ مَعْلُوم‏؛ آنها فرامین حقی هستند جدا کننده باطل، که حتما  انجام شدنی است، که اندازه‏ ای بى‏ كم و زياد داشته، و موعدى معين و وقتى معلوم برای (انجام) آنها هست.

•  امور الهی حکیمانه است و به تعجیل بندگان عجله ای در آنها ایجاد نمی شود؛ فَإِنَّ اللَّهَ لَايَعْجَلُ‏  لِعَجَلَةِ الْعِبَاد.

•  سبقت از خدای متعال موجب عجز و ذلت در بلایا می شود؛ مانند: پیشگویی ها و پیش بینی های حوادثی که مقدرات ان از نزد خدای متعال برای بشر روشن نشده؛ مثل: هنگام ظهور؛ ، و لَاتَسْبِقَنَّ اللَّهَ‏؛ فَتُعْجِزَكَ‏ الْبَلِيَّةُ فَتَصْرَعَك‏ ؛ بر خدا سبقت مگير كه بلایا ناتوانت كند و بخاكت اندازد.

 

بابُ كَرَاهِيَةِ التَّوْقِيت ‏(۸۲)

ح ۱.  تأخیر در فرج همانند خود غیبت، نشانه غضب الهی است: اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ تَعَالى‏ عَلى‏ أَهْلِ الْأَرْضِ، فَأَخَّرَهُ إِلى‏ أَرْبَعِينَ و مِائَة ؛ (بر اثر شهادت امام حسین سلام الله علیه) خشم خداى تعالى بر اهل زمين سخت گشت، پس آن را (فرج) تا صد و چهل بتأخير انداخت‏.

•  رفتار مردمان به دلیل اختیاری که آنان در انجام دارند، در تقدیرات و تصمیمات الهی مؤثر است؛ فَأَذَعْتُمُ الْحَدِيثَ فَكَشَفْتُمْ قِنَاعَ السَّتْرِ، و لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ‏ لَهُ‏ بَعْدَ ذلِكَ وقْتاً عِنْدَنَا؛ آن خبر را فاش كرديد و از روى پوشيده آن پرده برداشتيد، بعد از آن خدا براى آن (فرج) وقتى نزد ما قرار نداد.

ح ۲.  تعیین وقت برای امر الهی از طرف هر کسی باشد، نشانه دروغگو بودن اوست؛ كَذَبَ الْوَقَّاتُون‏

•  شتاب در تحقق  امر الهی موجب هلاکت، و تسلیم در برابر امر الهی موجب نجات می شود؛ و هَلَكَ الْمُسْتَعْجِلُونَ، و نَجَا الْمُسَلِّمُون‏؛ هلاك شدند شتاب‏ كنندگان و نجات يافتند تسليم‏ شوندگان‏ .

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید