استدراک باب مولد ابی عبدالله جعفر ابن محمد الصادق علیه السلام (۱۱۹)

وصایای انبیاء و اولیاء علیهم السلام خلاصه شیوۀ شایستۀ بودن در مکتب الهی آنان هستند:
به عنوان مقدمه عرض می شود:
آثار اعمال یا اثر خود عمل است که به خواست الهی در آن لحاظ است یا به طور فطری و طبیعی اثر آن عمل نیست ، بلکه به اذن الله به عنوان ثواب و عقاب به آن عمل تعلق می گیرد.

وجود مبارک امام صادق علیه السلام در وصیت خود به حضرت موسی بن جعفر علیه السلام می فرمایند: « يَا بُنَيَّ، إِنَّهُ لَايَنَالُ‏ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَ‏ بِالصَّلَاةِ»؛ (كافی ۳: ۲۷۰ ). این شفاعت که با بجا آوردن نماز، و گرامی داشت آن، و اهمیت دادن به آن به دست می آید، خارج از خود نماز نیست؛ آن نمازی که در قیامت مصلی را به شفاعت و جفت شدن با وجود مبارک اهل بیت علیهم السلام نائل می کند، نمازی است که باطنش وجود مبارک ایشان بوده باشد تا این همراهی در قیامت آشکار شده و تحقق یابد.

قیامت درون مایه و لایه ی درونی زندگی ما در همین جاست، لذا؛ کسانی می توانند در آن دنیا با اهل بیت علیهم السلام همراه شده و ملحق و ملصق به ایشان شوند که همین جا در باطنشان متوجه و متذکر به ایشان بوده و با آنان زندگی کنند.

« تقوا » پیش نیاز قبولی همه ی اعمال صالحه و حتی قبل از آن پیش نیاز توفیق و فهم برای انجام اعمال صالحه است، و ورع به عنوان پرهیز نتیجه ی لازم تقواست؛ یعنی: اگر خدای متعال را حاضر داشته و او را مراعات کردی، ان شالله می رسی به جایی که از او حیا کرده، و از آن چیزی که نهی فرموده، پرهیز می کنی؛ که ابتدایش پرهیز از محارم الله و انتهایش پرهیز از غیر حق تعالی است. لذا آن صلاتی که وجود مبارک امام صادق علیه السلام فرمودند نیز اولاً موکول به داشتن تقوا و داشتن دوام حضور قلب نسبت به خدای متعال می باشد.

هدایت و تربیت از عناصر و اجزاء اصلی در ربوبیت حق تعالی است که توسط رهبران برگزیده او اجرائی می شوند. و از جمله آموزه های آنان علیهم السلام و جانانه ترین آنها در عمق و وسعت و دوام، وصایای آنان است. و اینک به مناسبت باب حاضر وصایای نورانی حضرت امام جعفر صادق صلوات الله علیه، نقل می شود:

 

 (۱) حدَّثَنِي بعض أصحاب جعفر بْن مُحَمَّد الصادق، قال: دخلت على جعفر، و موسى بين يديه، وهو يوصيه بهذه الوصية، فَكَانَ مما حفظت منها أن قال:
یکی از اصحاب امام صادق برایم حدیث کرد و گفت: بر امام صادق وارد شدم درحالی که حضرت موسی بن جعفر پیش روی آن حضرت بودند و ایشان وی را به این وصیت سفارش می فرمودند؛ از آنچه به خاطر سپردم این بود.

يا بني! اقبل وصيتي واحفظ مقالتي، فإنك إن حفظتها تعيش سعيدا، وتموت حميدا،
ای فرزندم!
وصیت مرا بپذیر و سخنان مرا به خاطر بسپار، زیرا اگر ( با عمل کردن) انرا حفظ کنی، در زندگی خوشبخت و به هنگام مرگ ستوده خواهی بود.

يا بني! من قنع بما قسم له استغنى، ومن مد عينه إلى ما في يد غيره مات فقيرا، ومن لم يرض بما قسم اللَّه له اتهم اللَّه في قضائه، ومن استصغر زلة غيره استعظم زلة نفسه،
فرزندم!
هر کس به قسمت خدا راضی باشد، بی نیاز می‌گردد و هر کس چشم به دست دیگران دوزد، نیازمند شود.
هر کس به قسمت خدا رضایت ندهد، تقدیرات الهی را متهم نموده است.
هر کس لغزش های خود را کوچک انگارد، لغزش کوچک دیگران را بزرگ پندارد.
چه اینکه هرکس لغزش دیگران را کوچک شمارد، لغزش های خود را بزرگ یابد.

يا بني! من كشف حجاب غيره انكشفت عورات بيته، ومن سل سيف البغي قتل بِهِ، ومن احتفر بئرا لأخيه سقط فيه، ومن داخل السفهاء حقر، ومن خالط العلماء، وقر ومن دخل مداخل السوء اتهم،
فرزندم!
هر کس عیب های دیگران بر ملا کند، پرده از روی عیبهای خانواده اش برداشته شود،
و هر کس تیغ ستم برکشد، با همان کشته شود.
هر کس برای برادرش چاهی کند، خود درون آن افتد.
هر کس با سبکسران همراه شود، کوچک گردد،
و هر کس با دانشمندان همنشین گردد، متانت و سنگینی یابد.
هر کس به جا های بد پای نهد، متهم شود.

يا بني! إياك أن تزري بالرجال فيزرى بك، وإياك والدخول فيما لا يعينك فتذل لذلك،
فرزندم!
مبادا نامداران را تحقیر کنی، که مورد تحقیر قرار می‌گیری.
به کارهای غیر مربوط به خود، نپرداز، چون خوار می‌گردی.

يا بني! قل الحق لك و عليك تستشار من بين أقربائك.
فرزندم!
سخن بر حق گوی، چه به سودت باشد، چه به زیانت تا در جمع هم‌ردیفان خود سرافراز گردی.

يا بني! كن لكتاب اللَّه تاليا، وللسلام فاشيا، وللمعروف آمرا، وعن المنكر ناهيا، ولمن قطعك واصلا، ولمن سكت عنك مبتدئا، ولمن سألك معطيا، وإياك والنميمة، فإنها تزرع الشحناء في قلوب الرجال، وإياك والتعرض لعيوب الناس فمنزلة المتعرض لعيوب الناس كمنزلة الهدف،
فرزندم!
تلاوت کننده قرآن ، و آشکار کننده سلام ( به دیگران ) و سلامتی ( خواستن برای دیگران ) ، و امر کننده به بایسته‌ها و بازدارنده از ناشایسته ها باش،
با هر که از تو برید، پیوند کن،
و نسبت به هر کس که درخواستی کرد، بخشنده باش.
از سخن‌چینی بپرهیز که بذر کینه در دل مردمان می‌نشاند،
و کاری به کاستی‌های دیگران نداشته باش که هر کس چنین کند، خود در تیررس عیب‌جویان قرار گیرد.

يا بني! إذا طلبت الجود فعليك بمعادنه، فإن للجود معادن، وللمعادن أصولا، وللأصول فروعا وللفروع ثمرا ولا يطيب ثمر إلا بفرع ولا فرع إلا بأصل، ولا أصل ثابت إلا بمعدن طيب،
فرزندم!
هرگاه بخششی به سراغ  منبع و معدن آن برو ؛ زیرا برای هر دستاوردی  معدنی دارد  و ریشه‌ها به معادن می‌رسند و شاخه بر ریشه‌ها می‌رویند و میوه‌ها بر شاخه‌ها می‌نشینند؛ پس دلپذیری میوه از ریشه‌است و ریشه‌ی استوار ، از معدن و سرچشمه شایسته بر می‌آید.

يا بني! إذا زرت فزر الأخيار، ولا تزر الفجار، فإنهم صخرة لا يتفجر ماؤها، وشجرة لا يخضر ورقها، وأرض لا يظهر عشبها.
فرزندم!
اگر بهره‌ دیدار می‌طلبی به دیدار نیکان رو ، و از دیدار بدکاران بپرهیز که آنان سنگ سختند و نم پس نمی‌دهند و زمین شوره‌زارند که سر سبزی ندارند.

(حلیه‌ الاولیاء و طبقات‌ الاصفیاء ۱۹۵:۳ ، مقتل معصومین علیهم‌السلام ۲۲۳:۳)

 

(۲) سفارش درخشان  امام ششم ما؛ حضرت امام جعفر صادق علیه السلام، برای شایسته شدن ما:

از ابی أسامه نقل شده که او گفت: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمودند:

« عليك بتقوى الله والورع والاجتهاد, وصدق الحديث وأداء الأمانة, وحسن الخلق وحسن الجوار, وكونوا دعاة إلى أنفسكم بغير ألسنتكم, وكونوا زينا ولا تكونوا شينا, وعليكم بطول الركوع والسجود, فإن أحدكم إذا أطال الركوع والسجود هتف إبليس من خلفه وقال: يا ويله أطاع وعصيت, وسجد وأبيت.»

بر تو باد (یعنی:باید) : تقوای خدای ؛( خداداری؛ مراقبت و محافطت شدید و پاسداری از خدای متعال، و توجه و تذکر بی غفلت به او)،
و ورع؛ (پرهیز از گناه و دوری از هرعمل خودسرانه)،
اجتهاد؛ (تلاش و کوشش درقیام به وظایف بندگی درحد وسع و طاقت)،
و راست گفتاری،
 و پرداختن امانت،
و نیکویی رفتار،
و نیکویی در همسایگی،
 و دعوت کننده به (راه و روش) خودتان (با کردارتان) نه با گفتارتان،
و (اینکه در شیعه بودنتان) زیور و زیبا باشید ، نه زشت و ناپسند.
و بر شما است که رکوع و سجده (تان) طولانی باشد؛ پس:
اگر یکی از شما رکوع و سجده اش را طولانی کند ،شیطان از پشت سرش فریاد برآورده و  گوید: وای برمن! او فرمانبرداری کرد و من نافرمانی؛ او سجده کرد و من نکردم؛ (كافي ۷۷:۲ ؛ محاسن ۱۸:۱).

توجه فرمایید که این وصیت در متن و مضمون همانست که در وصیت امام حسن عسکری علیه السلام به شیعیان نیز آمده؛ یعنی: از وصایای صاحب مذهب بر پیروانشان، همیشه همین بوده و هست.

 

( ۳ ) وصيت حضرت امام جعفر صادق صلوات الله علیه به همه و به ما به نقل از  عبدالله بن جندب:

«...رَحِمَ اللهُ قَوماً كَانُوا سِراجاً وَ مَنَاراً؛ كَانُوا دُعَاةً إلَينَا بِأعمَالِهِم وَ مَجهُودِ طَاقَتِهِم؛ لَيسَ كَمَن يُذِيعُ أسرَارَنَا.
خدای رحمت کند گروهى را كه چراغ روشنى بخش و نشان هدايت باشند؛ مردم را به وسیلۀ اعمال خود به سوى ما دعوت  کنند و نهايت سعى خويش را بدان امر بگمارند ؛ (آنان) مانند کسانى نیستند که اسرار ما را فاش کنند.

«یَا ابْنَ جُنْدَبٍ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ یَخَافُونَ اللَّهَ- وَ یُشْفِقُونَ أَنْ یُسْلَبُوا مَا أُعْطُوا مِنَ الْهُدَى- فَإِذَا ذَکَرُوا اللَّهَ وَ نَعْمَاءَهُ وَجِلُوا وَ أَشْفَقُوا- وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إِیماناً - مِمَّا أَظْهَرَهُ مِنْ نَفَاذِ قُدْرَتِهِ وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ» .
اى پسر جندب! مؤمنین کسانى اند که از خدا بترسند. و بیم آن دارند که نعمت هدایت که به ایشان ارزانى شده از آنان پس گرفته شود. وقتى به یاد خدا و نعمت هاى او افتند، بهراسند، و بیمناک شوند، «و هنگاهى که آیات خدا بر آنها تلاوت مى‏ شود، ایمانشان افزوده می گردد»؛ به سبب دیدن نفوذ قدرت او بر خود «بر پروردگارشان توکل (تکیه) کنند».

«یَا ابْنَ جُنْدَبٍ قَدِیماً عَمِرَ الْجَهْلُ- وَ قَوِیَ أَسَاسُهُ ؛ « وَ ذَلِکَ لِاتِّخَاذِهِمْ دِینَ اللَّهِ لَعِباً»؛حَتَّى لَقَدْ کَانَ الْمُتَقَرِّبُ مِنْهُمْ إِلَى اللَّهِ بِعَمَلِهِ یُرِیدُ سِوَاهُ؛ «أُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»؛».

اى پسر جندب! از ديرباز، بنيان جهل و نادانى قوى گرديده، بازارش رونق گرفته، پايه هايش محكم شده، و این بدان سبب است كه دين خدا را به بازى گرفته اند، آن چنان كه حتى كسانى كه  اعمال خود را وسيلۀ تقرّب به خدا قرار داده‌اند نيز مقصد و نيتشان خدايى نباشد و دنبال غير او باشند؛ «آنان همان ستمگران اند».

یَا ابْنَ جُنْدَبٍ لَوْ أَنَّ شِیعَتَنَا اسْتَقَامُوا لَصَافَحَتْهُمُ الْمَلَائِکَةُ وَ لَأَظَلَّهُمُ الْغَمَامُ وَ لَأَشْرَقُوا نَهَاراً «وَ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ »؛  وَ لَمَا سَأَلُوا اللَّهَ شَیْئاً إِلَّا أَعْطَاهُمْ .

ای پسر جندب! اگر شیعیان ما (بر ولایت ما) استقامت ورزند، ملائکه با آنان مصافحه کنند، و ابر بر سرشان سایه افکند، و چون روز، درخشنده و تابناک شده، و از آسمان  و زمین روزی خورند، و آنچه از خدای بخواهند به ایشان ببخشد.

یَا ابْنَ جُنْدَبٍ لَا تَقُلْ فِی الْمُذْنِبِینَ مِنْ أَهْلِ دَعْوَتِکُمْ إِلَّا خَیْراً ، وَ اسْتَکِینُوا إِلَى اللَّهِ فِی تَوْفِیقِهِمْ وَ سَلُوا التَّوْبَةَ لَهُمْ؛ فَکُلُّ مَنْ قَصَدَنَا وَ تَوَلَّانَا، وَ لَمْ یُوَالِ عَدُوَّنَا وَ قَالَ مَا یَعْلَمُ ، وَ سَکَتَ عَمَّا لَا یَعْلَمُ أَوْ أَشْکَلَ عَلَیْهِ ؛ فَهُوَ فِی الْجَنَّةِ .

ای پسر جندب! دربارۀ گنهکاران از هم کیشان خود، جز به نیکی سخن مگو، و با نهایت کرنش از خدا براى آنان توفیق بخواه و توبه تقاضا کن. هر کس ما را قصد کند و به امر ما باشد، و به امر دشمنان ما نباشد، و آنچه می داند بگوید، و در آنچه نمی داند، یا اشکال دارد، ساکت باشد، پس به یقین، او در بهشت است؛ (تحف العقول ۲ : ۳۰۱).

حال ما را چه می شود که این چنین نباشیم؟!
وجود مبارک ولی الله؛ صاحب حقیقت بیکران در بیکران الهیه در ما و بر ما و در کنار ما؛ با مهری در حد حق تعالی...، ولی ما...؟!
و اگر ما جاهلیم او عالم است، اگر ما عاجزیم او قادر است، اگر ما خطاکاریم او بخشنده است.
طریق راه بردن به حکومت و دولت او را اخیرا نخواندید؟!
بقول حافظ:
ای دل به کوی عشق گذاری نمی کنی
اسباب جمع داری و کاری نمی کنی

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید