شرح احادیث باب پانزدهم؛ باب تمام بودن حجّت بر عالم وسختگیری نسبت به او، کتاب فضل العلم

 

اوّلين مطلبى كه در اين باب بايد شرح شود، خود كلمه "حجّت" است كه در عنوان باب آورده شده است:

به طور فشرده وبا همه توضيحى كه در مورد اين لغت در جاى خود آورده شده، "حجّت" به معنى دليل است؛ در حالي كه دليل خود دو معنا دارد:

راهنما(به مقصدى، كه در اين صورت با "إلى" استعمال مى شود؛ مانند: اَلقُرآن حُجَّة مِنَ الدُّنيا إِلَى الآخِرَة)؛ برهان(براى بستن زبان مخالف ومغلوب كردن قطعى مخالف، كه در اين صورت با "على" به كار برده مى شود؛ مانند عنوان همين باب).

امّا توضيح بيشتر:

خواستن مسئوليّت از كسى بدون فراهم بودن اسباب و وسايل دانائى وتوانائى براى او درست نيست؛ لذا:

خداى متعال در برابر مسئوليّت انسان براى بندگى او، نور عقل را در درون او نهاده، وانبياء واولياء عليهم السّلام را در بيرون از او، به سوى او فرستاده تا معلّم وهادى او به سوى حقّ تعالى وبندگى او بوده باشند، ونيز به او اختيار واستطاعت داده تا در عمل به فهم حاصل از عقل خود وتعليم وهدايت رهبران الهى، آزادى واختيار داشته باشد، كه عمل بى فهم واختيار ارزشمند نيست، تا به اين تربيب بنده اگر اطاعت وتبعيّت نكرد وهلاك شد، دانسته واختيارى بوده باشد، واگر كرد و راه به نجات وسعادت برد، دانسته وبه اختيار بوده باشد (...لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَيَحْيَىٰ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ...؛  انفال: ۴۲)؛ وچنين است كه صدور فعل از انسان، در اختيار او بوده، ولى حصول نتيجه آن براى او در اختيار او نيست؛(جزئيّات بيشتر اين معنا در مبحث عدل خواهد آمد).

عقل وعلم از لوازم اوّل هدايت وسعادت ونجات مى باشند؛ لذا: داشتن آن ها ولى مقيّد نبودن به آن ها؛ داشتن آن ها وعمل به خلاف مقتضيات آن ها؛ داشتن آن ها وتعليم احكام وتبليغ مقتضيات آن ها به ديگران، ولى ملتزم نبودن خود به آن ها؛ داشتن آن ها ودر عين حال راه نمودن مردمان به خلاف احكام ومقتضيات آن ها، مراتب يكى بدتر از پيش عملكرد عالمان سيه روى سياه عمل است. آنان يكى بدتر از ديگرى عقوبتى يكى شديدتر از ديگرى خواهند شد،"فَكُبكِبُوا فِيهَاهُم وَالغَاوُون"؛ (آن گمراه كنندگان به همراه گمراه شوندگان، پى درپى در آتش سرنگون خواهند شد، الشعراء: ۹۴)؛ يعنى آن عذاب سهمگين بيرون از تصوّر وتخيّل، مكرّراً در مورد آن ها تكرار وتجديد خواهد شد(حديث٤).

يادمان باشد كه عمل خلاف در جامعه كه ديده شود، از هر كسى -خصوصاً- از كسى كه به خوبى ودانايى شهرت دارد، ترويج وتبليغ بدى وزشتى واصطلاحاً تشييع فاحشه است،وعلاوه برخودعمل كه گناه است،گناه ديگرى بحساب مى آيد؛ لذا: عقوبت آن بسته به وسعت وشدّت تأثيرات آن، اضعاف مضاعف مى شود. اَلحَمدُلِله اَوَّلاً وَآخِرا

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

مطالب مشابه

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید