شرح حدیث چهارم  از باب پدیده بودن جهان و اثبات پدید آورنده؛ کتاب التّوحید

موضوع حدیث، جواب از سوال شخصی است به نام عبدالله دیصانی، ابتدائاً از هشام بن حکم - صحابی متکلّم نامدار امام صادق علیه السّلام- که «آیا پروردگار تو می تواند دنیا را در حالی که کوچک نشده ، داخل در یک تخم مرغ کند در حالی که تخم مرغ بزرگ نشده باشد؟»
گفتگو درباره این سوال و یا در واقع جواب از این شبهه به محضر مبارک امام صادق علیه السّلام برده می شود. جواب حضرتش این است: «کسی که می تواند آن چه را که چشم -از زمین و آسمان و همه دنیا- می بیند، داخل در عدسی آن که به اندازه یک عدس است، کرده باشد، می تواند آن را داخل در یک تخم مرغ -که بزرگتر از عدس است- هم بکند، در حالی که دنیا کوچک و تخم مرغ بزرگ نشده باشد.»

امّا ظرائف و لطایفی در این جواب است که دیصانی منکر ربوبیّت حقّ تعالی را وادار به سکوت و تسلیم می کند:

دیصانی با این سوال شبهه در قدرت خدای متعال می کند؛ و امام علیه السّلام اوّلاً می فرمایند که خدای متعال قادر است؛ یعنی: ضعف و سستی و عجز و ناتوانی در او راه ندارد، و این شبهه در مورد قدرت الهی وارد نیست، و لغو است؛ چرا که: اصلاً قدرت به محالّ تعلّق نمی گیرد؛ مانند لغو و سفیه بودن اینکه گفته شود: آیا می شود خدای متعال عدد بزرگتر را کوچکتر از عدد کوچک قرار دهد بدون آن که عدد بزرگ، کوچک، و عدد کوچک بزرگ نشده باشد؟!
ثانیاً اگر می خواهی نشانه از آن قدرت بی کران در بی کران را بیابی به خود تخم مرغ بنگر: دژی بسته است: پوسته ای کلفت که زیر آن پوستی نازک و در آن زری روان و سیمی آب شده هست، بدون آن که آن دو در هم آمیزند؛ (حال چگونه است در حالی که) نه کسی از آن خارج شده و نه کسی در آن داخل شده، (که دخالتی در آن داشته، و از درون آن خبر داده باشد؛ حتّی) بی خبر از نر و مادّه بودن، (آن پوسته) شکافته شده طاووسی رنگارنگ از آن بیرون می آید؟! آیا تو برای آن (تخم مرغ و این فرآیند، پروردگار) تدبیر کننده ای را نمی بینی؟!

امام علیه السّلام حقیقت را می نمایاند، و آن را به دیصانی نشان می دهد، او هم آن را دیده، و در شکوه حضور حضرتش نمی تواند در برود، مدّتی سر به زیر می افکند، سپس می گوید: أشهد أن لااله الّا الله، وحده لا شریک له، و أنّ محمّداً عبده و رسوله، و أنک امام و حجّه من الله علی خلقه، و من از آن چه (عقیده) در آن بودم برمی گردم (توبه می کنم).

نکته های ظریف و لطیف دیگری در این حدیث هست که مربوط به ماجرای علمی در آن نیست، ‌که به آنها در شرح شفاهی اشاره خواهد شد؛ الحمدلله اوّلا‌ وآخرا.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید