شرح باب ۲۰؛ باب عرش و کرسی (۱)

طرح مسأله:

از دلایل گفتگوی متعدد از «عرش و کرسی» در فرمایشات ائمه علیهم السلام، که نشانه از اهمیت آن است، می تواند مورد سوال بودن از چیستی آن ها توسط شاگردان و اصحاب و اهل نظر، به دلیل یاد شدن از آن ها در قرآن مجید و مجمل و مبهم بودن بیان آن ها در آن، و دیگری مستمسک قرار گرفتن آن ها برای اشاعه نظریه تشبیه، به عنوان جایی برای نشستن خدای متعال (!) باشد.

لذا: از جمله آن چه در این باب در باره آن، در این موضوع فرموده اند، عبارتند از:
۱.دفع شبهه نامعقول و نامربوط و مضحک محمول بودن خدای متعال توسط عرش می باشد، که سابقا دو بار در مورد این نسبت عوام و احمق پسند سخن گفته شد، و این که هر محمولی محتاج و ناقص است، و هر چیزی محمول به حق تعالی است؛ و او آن ها را به نور و عظمت و قدرت خود نگاه داشته است؛ مانند: آسمان ها و زمین و یا هر برگی روی درختی، نه آن که او را دیگری نگاه داشته باشد؛ "سبحانه و تعالی عما یقولون علواً کبیرا"؛ (اسراء: ۴۳).

۲.عرش اسم علم و قدرت است که هر چیزی در آن است؛ (ح ۲)، که از چهار نور خلق شده است، و خدای متعال آن را از نور عظمت خود و بوسیله خود او خلق فرموده.

۳.از طرف دیگر فرموده اند که هر چیزی از جمله عرش در کرسی است؛ (احادیث ۳، ۴، ۵).

احادیث مربوط به توضیح عرش و کرسی محدود به آن چه در این باب آمده نیست، بلکه بیش از این تعداد در کتاب نفیس و ارزنده و گرانمایه «التوحید» رئیس المحدثین؛ شیخ صدوق آورده شده، که به جز آن چه عرض شد،  بر موارد ذیل نیز  دلالت می کنند:

۴.کرسی که همه چیز را در برگرفته علم خدای متعال است؛ (التوحید: ۳۲۷).

۵.در حدیث نورانی و مفصل وجود مبارک امام صادق علیه السلام (التوحید:۳۲۱) تصریح شده است که: عرش و کرسی هر دو از مقوله غیب و دو باب از  ابواب غیب ها هستند؛ کرسی مطلع و شروع باب ظاهری آن غیبی است که همه اشیاء از آن هستند، و عرش باب باطنی به علم ملکوت هر چیز و عملکرد سلطنت الهیه در آن جا؛ مانند: مشیئت و اراده و بداء؛ در هر حال هر دو از قبیل مفاتیح غیب هستند؛ به عبارت دیگر: کرسی علم به عالم شهادت است، چه قبل از ایجاد و چه بعد از ایجاد، و اما عرش شامل علم به عالم شهادت و هم به غیر آن از اموری که کرسی شامل آن نیست، می باشد؛ لذا: علم عرش نهان تر از علم کرسی است.

۶.با توجه به فضیلت عرش به کرسی، نسبت بین این دو  را با عبارات ذیل روشن فرموده اند:
کرسی جزئی از هفتاد جزء از نو‌ر عرش است؛ (التوحید:۲۷۶).
آسمان ها و زمین در مقابل کرسی مانند حلقه ای است که در دشت و بیابان افتاده باشد، و برتری عرش بر کرسی مانند برتری بیابان بر حلقه است که در آن افتاده باشد؛ (الخصال۵۲۳:۲).
همه آن چه خدا آفریده در درون کرسی است، جز عرش او. عرش او بزرگ تر از آن است که کرسی آن را فرا گیرد ...سپس کرسی را آفرید و آسمان ها و زمین را در درون آن قرار داد. پس کرسی بزرگ تر از همه مخلوقات است؛ سپس عرش را آفرید، و آن را بزرگ تر از کرسی قرار داد؛ (الاحتجاج۱۰۰:۲).
جمع بندی این احادیث این می تواند باشد که کرسی علم به مخلوقات است، و عرش علم به آن چه خلق شده و آن چه خلق خواهد شد که از منظری بی حد است.

اما آن چه بعد این همه مبهم و بی جواب و ناگشوده مانده، دو مطلب است:
اولی تعارض بین روایاتی است که عرش را فراتر و برتر از کرسی می داند و روایاتی که کرسی را در برگیرنده عرش نیز می داند، که در باب حاضر که مورد گفتگوی ماست، از هر دو گروه روایت آمده، ونیز روایت ذیل‌ که کرسی را ظرف همه خلق و از جمله عرش معرفی فرموده و آن علمی است که خدای متعال پیامبران و رسولانش را از آن باخبر فرموده، و اما کرسی علمی است که او احدی از آنان را از آن خبردار نکرده است؛ (بحارالانوار۲۷:۵۸).
و دومی جواب از خلقت عرش و کرسی که مفتاح فهم حقیقت آن دو می باشد، که به فضل الهی در بخش بعدی از این شرح به هر دو پرداخته خواهد شد؛ بمنه و کرمه.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید